من کربلاء إلى رفح

من کربلاء إلى رفح

أحمد ماهینی ، المرشح الرئاسی الأمریکی
من کربلاء إلى رفح

من کربلاء إلى رفح

أحمد ماهینی ، المرشح الرئاسی الأمریکی

برای ضد انقلاب مهم تر است

برخی ها می گویند چرا حجاب اینقدر مهم است؟ در حالیکه میدانند هیچ کار فرهنگی برای حجاب، از سوی دولت نمی شود! و این امری کاملا مردمی است. اما جالب تر اینکه برای ضد انقلاب بی حجابی مهمتر، و اولویت اول است. بیشترین خرج های انها برای تحقیر حجاب است. روسپی های زیادی را در دامان خود نگهداری می کنند، که فقط بحث حجاب را دامن بزنند. اخیرا نیز هزینه هنگفتی کردند تا عده ای در تهران جمع شوند، و کشف حجاب دسته جمعی کنند ولی هیچکس نیامد. اما انها دست بردار نیستند. تا ایران را تبدیل به جنده خانه نکنند! و دخترکان ایرانی را به کنیزی داعش در نیاورند، راضی نمی شوند.  ادامه مطلب ...

توهم محبوبیت

برخی ها تصور می کنند: با دوچرخه سواری محبوبیت می خرند، و دل دختران و پسران را به دست می اورند. آنها هر راهی را می روند تا محبوب شوند! و برای خود جای پایی پیدا، و سری توی سرها در بیاورند. اما توهم محبوبیت، آنها را رها نمی کند! روزی چند بار از خود تشکر می کنند. فائزه هاشمی یکی از انها است که فکر می کند: محبوبیت پدرش هم مدیون اوست! در حالیکه برعکس، اگر پدر محبوبیتی داشت به واسطه بانگ خروس بی وقت دخترش، از بین رفته است. او حتی احترام برادرش را هم نگه نداشته، در ملا عام کنایه می زند. برای تست این محبوبیت به راحتی میتواند: تاریخچه اخیر را بررسی کند: احمدی نژاد را کسی نمی شناخت، ولی او از طریق مخالفت با هاشمی، محبوب شد و دو دوره رئیس جمهور گردید. وی می گفت: من تنها کسی هستم که توانستم: در دایره قدرت هاشمی نفوذ کرده، آن را متلاشی کنم.  ادامه مطلب ...

اسطوره های مسخرگی

مسخره باز ها، امروزه به سینمای ایران حمله کرده اند: فرهنگ تمسخر اسلام ناب محمدی، جان مایه سینمای ایران شده است. این اسطوره های مسخرگی و سیاهنمایی، برای بقا خود از دست سید محمد بهشتی هم جایزه می گیرند! وی به ادعای خودش نگذاشته سیمرغ ها، به انحراف بروند و جایزه به کسی بدهند که: حمایت یا تعریفی از انقلاب داشته باشد، یا هواداری حزب الله بکند. از خبرنگاران ضد انقلاب حمایت و با اهدا جوایز و امکانات و وجوه نقد، قدر دانی و از خبرنگاران متعهد به عنوان سیاسی بودن! امتناع می کنند. معلوم نیست جشنواره ای که دقیقا سیاسی است، و کوچکترین خط غیرخودی را از بین می برد، چطور ادعا می کند سیاسی نیست، و خبرنگاران سیاسی نباید انتخاب شوند؟  ادامه مطلب ...

کم حافظه بودن ضد انقلاب

کم حافظه بودن و بی حافظه بودن ضد انقلاب اسلامی در داخل و خارج امری مشهود و بلا منازع است ولی یاد آوری ان بسیار کمک می کند تا دروغگویی انها آشکار شود از جمله اینکه آنها هر روز اعلام می کنند فردا نظام اسلامی ساقط می شود و آنها با پیروزی به قدرت برمی گردند ولی 42دو سال است که فردا هنوز نیامده و آنها فراموش می کنند که دیروز چه گفته اند و فکر می کنند مردم هم فراموش می کنند. بعنوان نمونه در گذشته به ما افتخار می دادند که بگویند در لندن یک پارکی هست که همه مخالفان در انجا جمع می شوند و شعار ضد دولتی می دهند و دولت هم صدای انها را می شنود و دستگیرشان نمی کند ولی حالا که مردم ایران نه فقط در هاید پارکها بلکه حتی جلوی مجلس تجمع می کنند و شعار می دهند آقایان آن را براندازی می دانند نه آزادی اعطایی مجلس! زیرا نمایندگان مجلس نه تنها با این تجمعات برخورد نمی کنند بلکه نماینده ای می فرستند تا حرفهای انها را بشنود و به دولت تذکر دهد. یکی از نمایندگان هم گفته اگر اینها در خانه ملت می ایند برای این است که بهترین جا برای گوش دادن حرفهای آنان است. لذا اینکه منفقین یا بی بی سی و یا سلطنت طلبها و یعودیها تند تند می گویند در هفت تپه شورش شده یا مردم جلوی مجلس تجمع کردند  بدانند که اتفاقا آنها مدافع نظام هستند امرور معلمان حق التدریسی که جلوی مجلس تجمع داشتند شعار می دادند ما پیرو رهبر یم از حق خود نمی گذریم! اعتراضات مردم هفت تپه یا کشاورزان دشت مغان درست تایید نظام بود زیرا که از دولت می خواستند بخش خصوصی را محاکمه و کارخانجات را دوباره دولتی کنند.

اسطوره های مسخرگی

مسخره باز ها امروزه به سینمای ایران حمله کردند و اسطوره های مسخرگی و سیاهنمایی از دست سید محمد بهشتی جایزه می گیرند، وی به ادعای خودش نگذاشته سیمرغ ها به انحراف بروند و جایزه به کسی بدهند که تعریفی از انقلاب داشته باشد یا هواداری حزب الله بکند. از خبرنگاران ضد انقلاب حمایت و با اهدا جوایز و امکانات و وجوه نقد قدر دانی و از خبرنگاران متعهد به عنوان سیاسی بودن! امتناع می کنند. معلوم نیست که جشنواره ای که دقیقا سیاسی است و کوچکترین خط غیرخودی را از بین می برد چطور ادعا می کند سیاسی نیست و خبرنگاران سیاسی نباید انتخاب شوند؟ جشنواره فیلم فجر در سالهای متمادی به کسانی میدان داده که بتوانند بیشترین ایران را از انقلاب اسلامی بگیرند و یا در واقع پیشقراول شکستن خط قرمز ها باشند. در کشور ثروتمندی با امکانات تاریخی و سوابق علمی و فرهنگی درخشان سینمای ما مانند مگسی است که فقط بر روی گنداب ها و کثافت ها می نشیند. و فقط چهره فقر و محرومیت از ایران به نمایش می گذارد. حتی اگر لوکیشنی از ایران گیر نیاورد بطور فانتزی ان را می سازد و اگر ایرانی فقیری پیدا نکرئ افغانها  را ایرانی سازی می کند  و هرنوع ظلم و ستمی که طالبان بر سر افغانها می اورد به ایران نسبت می دهد و هرنوع کشتار و دستگیری که اف بی آی انجام می دهد به دستگاههای اطلاعاتی ایران نسبت می دهد. بالاترین دستمزدها را می گیرند تا بگویند در ایران کار نیست و دستمزدی پرداخت نمی شود. حدود اسلامی را یکی یکی مسخره کرده و برای هر کدام صدها فیلم می سازند. از قاتلان و سارقان بعنوان حقوق بشر دفاع می کنند و دستگیر کنندگان و خونخواهان را دشمن بشریت معرفی می کنند. جشن طلاق را تبلیغ و عزای عروسی را به بدترین شکلی نمایش می دهد.